بازدید امروز : 393
بازدید دیروز : 62
چگونه میتوان ضرورت ونیازبه دین راتفهیم نمود؟
دوست گرامی. ما دو نوع زندگی داریم . زندگی ایمانی و زندگی کافرانه. از دیگاه خداپرستان انسان در زندگی ایمانی ساخته می شود و به سعادت دنیا و آخرت می رسد و زندگی کافرانه عامل شقاوت انسان است. بنابراین ایمان یگانه ارزشی است که برای انسان زندگی ساز است و نیز عامل نجات و سعادت آدمی است. حالا می فهمیم که دین چیست؟ دین قانون زندگی ایمانی است. چون زندگی ایمانی برای انسان ضرورت دارد، دین نیز ضرورت پیدا کرده است. البته زندگی ایمانی و دین هم بعد فردی دارد هم بعد ا جتماعی و سیاسی و حتی ناظر بعد اقتصادی انسان نیز هست. موفق باشید.
من ادم خیلى مذهبى بودم؛چرا اینجورى شدم؟الان خیلى از گناهان بدو انجام دادم
دوست گرامی. آنچه انسان را از بدی ها و گناهان حفظ می کند ایمان ناشی از بصیرت و آگاهی دینی و عقلانیت و عشق است . مذهبی بودن شما قبلا از روی بصیرت و آگاهی و عشق به خداوند و اولیای او نبوده و لذا سست شده است. از طرفی هم گناه لذت بخش است و کشش غرایز و نفس اماره و شیطان قوی است و باید با عقلانیت قوی از خویش حراست نمود. سعی کنید آگاهی خود را افزایش دهید و بر معرفت دینی و عقلانیت خود بیافزایید و کتاب مطالعه کنید. البته در راس همه کتاب ها قرآن کریم و روایات معصومین ع عامل هدایت و بصیرت افزایی هستند که نباید فراموش شود. در مجالس اهل بیت شرکت کنید .موفق باشید.
رساله های عملیه به چه دردی میخورند؟
دوست گرامی. انسان نیازمند دو نوع سیر و سلوک عقلانی و عرفانی برای رسیدن به کمال خود است. در این مسیر ابتدا باید در سلوک عقلانی تمامی اعمال و رفتار و اعتقادات و اخلاق خود را مستند به حجت و دلیل نماید تا حیات عقلانی اش کامل شود و بتواند به زندگی عرفانی بپردازد و به کمال نهایی خود برسد. در این میان رساله های عملیه مراجع نیاز به حجت شرعی را نسبت به تمامی اعمال فردی وا جتماعی انسان تامین می کند. انسان یا باید خودش مجتهد باشد و خودش به حجت شرعی برسد و یا از مراجعی که این کار را کرده اند تقلید کند و از این طریق در قیامت حجت داشته باشد. موفق باشید.
چگونه ایمان خود را قوی کنیم؟
دوست گرامی. راه ایمان دو مرحله مهم دارد. عقل و عشق. (فکر و ذکر- فلسفه و عرفان) در مرحله اول عقل انسان باید با دلیل و حجت و تفکر تقویت شود و همه اعتقادات و اخلاق و اعمال فردی و اجتماعی انسان مستند و مستدل به دلیل عقلی و شرعی گردد و سپس در مرحله بعدی وارد عرفان و عشق و تسلیم عملی شود و عاشقانه به سوی خدا حرکت کند و در جامعه نیز منشا اثر باشد و از طریق پیروی و نصرت و محبت ولی زمان به مراحل بالای ایمان و یقین برسد. موفق باشید.
قبلا معنویت قوی ای داشتم ولی به تدریج آن حال معنوی را ندارم و نسبت به عبادت سست شدم؟
دوست گرامی. عملی که از انسان ناشی می شود معلول دو چیز است. اول. علم و یقین علمی که محصول تفکر و تحصیل است و ما از آن به عقلانیت یاد می کنیم و دوم تلقین عملی و تسلیم و یقین قلبی که ما اسم آن را ایمان می گذاریم. در ریشه یابی مشکل باید بگوییم عمل معنوی شما تا کنون محصول تلقین و تسلیم و ایمان بوده است ولی چون این ایمان و تسلیم مستند به عقلانیت قوی و تفکر و یقین علمی نبوده است، به تدریج تحت نفوذ و هجوم دشمنان فرهنگی و شک و شبهه و عناصر ضد دینی کم رنگ و سست گردیده است. علت اینکه عالمان و عارفان واقعی دچار ضعف معنویت نمی شوند این است که ایشان ابتدا عقلانیت خویش را مستحکم می کنند و سلوک عقلی دارند و بعد وارد سلوک عرفانی می شوند و به تقویت معنوت می پردازند و لذا روز به روز ایمانشان قوی تر می شود و دچار ضعف و کاستی نمی شوند. موفق باشید.
مدتی است وارد سیر و سلوک شده ام آیا این کار نیاز به استاد دارد؟
دوست گرامی. وظیفه ابتدایی انسان سلوک عقلانی است و سلوک عرفانی بعد از آن است. برای سلوک عقلی نیاز به استاد خاص نیست، پس باید با مطالعه, تفکر، تحصیل علم و استفاده از علما و اساتیدی که در حوزه علوم دینی نقلی وعقلی تبحر دارند ،انسان به مرحله ای برسد که برای تمام اندیشه و باورها و اخلاق و اعمالش حجت داشته باشد.
بعد برای سیر و سلوک عرفانی خود خدای متعال وعده داده است که نیاز به استاد راهنما را تامین نماید، ان جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا- بنابراین باید ابتدا به سلوک عقلی و انجام وظایف واجب و ترک حرام و اصلاح اخلاق و عقاید کوشید و بعد وارد راه عرفان و عشق شد.
کسانی مانند آیت الله خوشوقت و آیت الله مجتبی تهرانی درتهران و عالمان اخلاقی دیگر در شهرستان ها بیشتر به تقویت عقلانی شاگردان خود کمک می کنند و اساتید سلوک عقلانی هستند. از ایشان باید علم و ادب و روش تفکر و اخلاق و عمل آموخت .
استاد سلوک عقلی یافتنی است و با تحقیق و تفحص می توان به آن دست یافت، اما استاد سلوک عرفانی را خدای متعال سر راه انسان های شایسته قرار می دهد. بنابراین تلاش ارادی شما باید صرف سلوک عقلانی شود و در مورد سلوک عرفانی و استاد عرفان به خدا توکل کنید و از او هدایت بخواهید. موفق باشید.
من تشنه معنویت هستم و می خواهم از آن لذت ببرم اما نمیدانم چه فرمولهایی دارد؟
انسان تشته معنویت است و اگر بخواهد به آن برسد و از معنویت لذت ببرد چاره ای جز این نداردکه ابتدا از طبیعت و نفسانیت و سپس از عالم عقل و عقلانیت عبور کند و با عقل کامل وارد وادی عشق و عرفان گردد و از معنویت و ارتباط عاشقانه با خداوند لذت ببرد.
به عبارت دیگر راه ایمان و رسیدن به معنویت دو مرحله مهم دارد. عقل و عشق. (فکر و ذکر- فلسفه و عرفان) در مرحله اول عقل انسان باید با دلیل و حجت و تفکر تقویت شود و همه اعتقادات و اخلاق و اعمال فردی و اجتماعی انسان مستند و مستدل به دلیل عقلی و شرعی گردد و سپس در مرحله بعدی وارد عرفان و عشق و تسلیم عملی شود و عاشقانه به سوی خدا حرکت کند و لذت ببرد و در جامعه نیز منشا اثر باشد و از طریق پیروی و نصرت و محبت اولیای الهی به مراحل بالای ایمان و یقین برسد.
بنابراین عملی که از انسان ناشی می شود معلول دو چیز است. اول. علم و یقین علمی که محصول تفکر و تحصیل است و ما از آن به عقلانیت یاد می کنیم و دوم تلقین عملی و تسلیم و یقین قلبی که ما اسم آن را ایمان می گذاریم. علت اینکه عالمان و عارفان واقعی دچار ضعف معنویت نمی شوند این است که ایشان ابتدا عقلانیت خویش را مستحکم می کنند و سلوک عقلی دارند و بعد وارد سلوک عرفانی می شوند و به تقویت معنوت می پردازند و لذا روز به روز ایمانشان قوی تر می شود و دچار ضعف و کاستی نمی شوند.
من دختری 20 ساله هستم که قبلا خیلی گناه کرده بودم ولی مدتیست که توبه کرده و همه ی واجبات را انجام داده و سعی بر این دارم که هیچ گناهی نکنم -الان مدتیست سر در گم هستم و نمیدانم زندگی چیست-چگونه باید زندگی کنم واقعا خسته ام؟
خواهر گرامی. زندگی دو جنبه دارد مادی و معنوی و هر دو برای رسیدن به رشد و کمال انسانی است. در کنار سامان دهی زندگی مادی و طبیعی، انسان از طریق ایمان به خدا و حرکت در مسیر الهی به رشد خود می رسد. زندگی معنوی دو مرحله دارد . سلوک عقلانی و سلوک عرفانی. یعنی اولا تمام عقاید و افکار و اخلاق و رفتار خود را مستند به حجت عقلانی و دینی کند و ثانیا در مسیر اطاعت و عبادت عاشقانه خداوند قرار بگیرد تا به کمال نهایی خود برسد. اگر کسی بتواند زندگی طبیعی و معنوی خود را به خوبی مدیریت کند البته با کمک قرآن و روایات معصومین و توسل به امامان ع حتما به آرامش واقعی می رسد.
مراحل سلوک عرفانی و عملی را بگویید .
دوست گرامی. سلوک عقلانی مربوط به عقل و محاسبات عقلانی و استدلال و قرب واجبات است و سلوک عرفانی مربوط به حوزه عبادت و بندگی عاشقانه و ریاضت شرعی و انجام نوافل و قرب مستحبات می باشد. مستحب از حب است و کارهای مستحب را سالک و مومن از روی محبت خداوند انجام می دهد و به خداوند نزدیک می گردد. البته در کتاب های عرفانی مانند اوصاف الاشراف منازل و مقاماتی را شمارش کرده اند اما عمده مطلب همان نماز نافله و روزه مستحب و حج و زیارت و تلاوت و ذکر است که همراه با راه رفته ای انتخاب و عملی می شود. گردنه راه خدا سلوک عقلانی است و توصیه ما کوشش در قرب فرایض است.
لطفا به من بگویید باید دقیقا چه چیز هایی را بدانیم تا بتوانیم عرفان عملی را شروع کنیم ایا برای عرفان عملی حتما باید عرفان نظری را فرا بگیریم ایا عارفانی بوده اند که بدون عرفان نظری در عرفان عملی موفق بوده باشند؟ در ضمن من استادی ندارم؟
دوست گرامی. آنچه در این مسیر مهم است ایمان است. قرآن کریم راهبرد ایمان و عمل صالح را مطرح می کند. با طرح عرفان نظری و عملی موضوع را پیچیده می شود. اگر سلوک عقلانی هم مطرح می شود برای تقویت ایمان است. اگر کسی ایمان قوی داشته باشد قادر است در مسیر عرفان عملی حرکت کند و به مقصد هم می رسد اما معمول انسان ها نیازمند سلوک عقلانی و تلاش در جهت تقویت ایمان هستند . توصیه ما کوشش در جهت سلوک عقلانی و ارتباط با عالمان دینی است که عموما اساتید سلوک عقلانی هستند. علم احکام و عقاید اخلاق دانستنی های این راه است و عمل به واجبات اهمیت فوق العاده ای دارد. موفق باشید.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید